


در منطقه مسیحی نشین دمشق به نام باب توما، محله کوچک و متفاوتی وجود دارد به نام «حیّ امام جعفر صادق» که شامل خیابانی باریک به طول کمتر از یک کیومتر و کوچه پس کوچه های پیچ در پیچ و چسیبده به هم است.
ساکنان این محله که در میان دو منطقه امویان و مسیحیان واقع شده، همگی شیعه هستند و سرتاسر آن پر شده است از تصاویر شهدای نبرد با تکفیری ها، عکس ها و نمادهای حزب الله لبنان، سید حسن نصرالله، حضرت ایت الله خامنه ای و امام خمینی.
«حیّ امام جعفر صادق» اگرچه کوچک است اما حدود 70 شهید مدافع حرم دارد که متوسط سنی آنها 20 تا 25 سال است.
عکس: علی خارا










همایش شیرخوارگان حسینی - 1394

همایش شیرخوارگان حسینی - 1394

همایش شیرخوارگان حسینی - 1394





می بینی، می خواهی، به وصالش نمی رسی، دچار افسردگی میشوی…
می بینی ، دائم به او فکر می کنی، از یاد خدا غافل می شوی، از عبادت لذت نمی بری.

به گزارش سحاب نیوز به نقل از تسنیم به مناسبت هفته شیراز و به همت زیباسازی شهرداری شیراز بر ۷۰۰ مترمربع از دیوارهای شیراز موضوع عفاف و حجاب و رمضان نقش بست.
در این مسابقه ۵۵ گروه ۱ تا ۳ نفره با ۶۶ پانل مسابقه ای باهم به رقابت پرداختند و موضوع رمضان و عفاف و حجاب را بر ۷۰۰ مترمربع از فضای شهری شیراز نقاشی کردند.





به نقل از : سحاب نیوز



مختصری از زندگینامه شهید ابراهیم هادی:
ابراهیم دراول اردیبهشت سال 36 در محله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان دیده به هستی گشود. او چهارمین فرزند خانواده بشمار می رفت. با این حال پدرش مشهدی محمد حسین به او علاقه خاصی داشت.
او نیزمنزلت پدر خویش رابدرستی شناخته بود. پدری که باشغل بقالی توانسته بود فرزندانش را یه یهترین نحو تربیت نماید.ابراهیم نوجوان بود که طعم تلخ یتیمی را چشید. از آنجا بود که همچون مردان بزرگ زندگی را پیش برد.
دوران دبستان را به مدرسه طالقانی رفت ودبیرستان را نیز در مدارس ابوریحان وکریم خان. سال 55 توانست به دریافت دیپلم ادبی نائل شود. از همان سال های پایانی دبیرستان مطالعات غیر درسی را نیز شروع کرد.
حضوردرهیئت جوانان وحدت اسلامی وهمراهی وشاگردی استادی نظیر علامه محمد تقی جعفری بسیاردر رشد شخصیتی ابراهیم موثر بود. در دوران پیروزی انقلاب شجاعت های بسیاری از خود نشان داد.
او همزمان با تحصیل علم به کار در بازار تهران مشغول بود. پس از انقلاب در سازمان تربیت بدنی و بعد از آن به آموزش پرورش منتقل شد. ابراهیم همچون معلمی فداکار به تربیت فرزندان این مرز وبوم مشغول شد.
اهل ورزش بود. با ورزش پهلوانی یعنی ورزش باستانی شروع کرد. در والیبال وکشتی بی نظیر بود. هرگز در هیچ میدانی پا پس نکشید ومردانه می ایستاد.
مردانگی او را می توان در ارتفاعات سر به فلک کشیده بازی درازو گیلان غرب تا دشت های سوزان جنوب مشاهده کرد. حماسه های او در این مناطق هنوز در اذهان یاران قدیمی جنگ تداعی می کند.
دروالفجر مقدماتی پنج روز به همراه بچه های گردان کمیل وحنظله در کانالهای فکه مقاومت کردند اما تسلیم نشدند.
سرانجام در 22 بهمن سال 61 بعد از فرستادن بچه های باقی مانده به عقب، تنهای تنها با خدا همراه شد. دیگر کسی او راندید.
او همیشه از خدا می خواست گمنام بماند . چرا که گمنامی صفت یاران خداست. خدا هم دعایش را مستجاب کرد. ابراهیم سالهاست که گمنام وغریب در فکه مانده تا خورشیدی باشد برای راهیان نور.







