زینت زن=حفظ حجاب((Hejab pix))+عکس+پوستر

پوستر ها و تصاویر جالب از حجاب زنان مسلمان

زینت زن=حفظ حجاب((Hejab pix))+عکس+پوستر

پوستر ها و تصاویر جالب از حجاب زنان مسلمان

زینت زن=حفظ حجاب((Hejab pix))+عکس+پوستر

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: خداوند می‏ فرماید:

< ای فرزند آدم اگر چشمت‏ بخواهد تو را به حرام وادار کند ، من پلک‏ها را در اختیار تو قرار داده ‏ام ؛ پس آن‏ها را فروبند >

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دختر شینا» ثبت شده است

 

 

مقام معظم رهبری درباره کتاب " دختر شینا " فرمودند:

کتاب خوبی بود. هم داستان خوبی داشت و هم خوب به جزئیات توجه کردید. واقعاً همسران شهدا اجر فراوانی دارند و نصف اجر شهدا متعلق به همسر و خانواده آنها است.

 

«دختر شینا» یکی از هزاران روایت ناگفته همسران شهدا است.  همسرانی که با تمام وجود تلاش کردند تا ضمن حفظ کانون خانواده خود، پشتیبان و مایه دلگرمی همسرانشان باشند. در بخش‌های پایانی این اثر می‌خوانیم:  ««... کمی بعد با پنج بچه قد و نیم‌قد نشسته بودم سرخاکش باورم نمی‌شد صمد آن زیر باشد؛ زیر یک خروار خاک. هر کاری کردم بگذارند کمی کنارش بنشینم. نگذاشتند. دستم را گرفتند و سوار ماشین کردند. وقتی برگشتیم، خانه پر از مهمان بود. دوستانش می‌آمدند.  از خاطراتشان با صمد می‌گفتند. هیچکس را نمی‌دیدم هیچ صدایی نمی‌شنیدم. باورم نمی‌شد صمد من آن کسی باشد که آن‌ها می‌گفتند.  دلم می‌خواست سریعتر همه بروند. خانه خالی بشود. من بمانم و بچه‌ها. مهدی را بغل کنم. زهرا را ببوسم. موهای خدیجه را ببافم. معصومه را روی پاهایم بنشانم. در گوش سمیه لالایی بخوانم. بچه هایم را بو کنم. آن‌ها بوی صمد را می‌دادند.  هر کدامشان نشانی از صمد توی صورتشان داشتند. همه رفتند تنها شدم. تنها ماندم. تنها ماندیم. مهدی سه ساله مرد خانه ما شد... .» 

 

 

«دختر شینا» یکی از هزاران روایت ناگفته همسران شهدا است.

همسرانی که با تمام وجود تلاش کردند تا ضمن حفظ کانون خانواده خود، پشتیبان و مایه دلگرمی همسرانشان باشند. در بخش‌های پایانی این اثر می‌خوانیم:

««... کمی بعد با پنج بچه قد و نیم‌قد نشسته بودم سرخاکش باورم نمی‌شد صمد آن زیر باشد؛ زیر یک خروار خاک. هر کاری کردم بگذارند کمی کنارش بنشینم. نگذاشتند. دستم را گرفتند و سوار ماشین کردند. وقتی برگشتیم، خانه پر از مهمان بود. دوستانش می‌آمدند.

از خاطراتشان با صمد می‌گفتند. هیچکس را نمی‌دیدم هیچ صدایی نمی‌شنیدم. باورم نمی‌شد صمد من آن کسی باشد که آن‌ها می‌گفتند.

دلم می‌خواست سریعتر همه بروند. خانه خالی بشود. من بمانم و بچه‌ها. مهدی را بغل کنم. زهرا را ببوسم. موهای خدیجه را ببافم. معصومه را روی پاهایم بنشانم. در گوش سمیه لالایی بخوانم. بچه هایم را بو کنم. آن‌ها بوی صمد را می‌دادند.

هر کدامشان نشانی از صمد توی صورتشان داشتند. همه رفتند تنها شدم. تنها ماندم. تنها ماندیم. مهدی سه ساله مرد خانه ما شد... .»

 

 


موضوعات مرتبط: حجاب و شهدا
برچسب‌ها: دختر شینا , رهبری , قدم‌خیر محمدی کنعان , ستار ابراهیمی , بهناز ضرابی‌زاده

ادامه مطلب



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۴ ، ۰۹:۰۱
حسین کازرونی