زینت زن=حفظ حجاب((Hejab pix))+عکس+پوستر

پوستر ها و تصاویر جالب از حجاب زنان مسلمان

زینت زن=حفظ حجاب((Hejab pix))+عکس+پوستر

پوستر ها و تصاویر جالب از حجاب زنان مسلمان

زینت زن=حفظ حجاب((Hejab pix))+عکس+پوستر

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: خداوند می‏ فرماید:

< ای فرزند آدم اگر چشمت‏ بخواهد تو را به حرام وادار کند ، من پلک‏ها را در اختیار تو قرار داده ‏ام ؛ پس آن‏ها را فروبند >

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

۶۱ مطلب با موضوع «حجاب و شهدا» ثبت شده است

مراسم تشییع پیکر شهید مدافع حرم ابوالفضل نیکزاد صبح یکشنبه 27 تیر در حسینیه زینبیه شرق تهران واقع در خیابان طیب برگزار شد و پس از آن جهت تدفین به قطعه ۵۳ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) منتقل گردید.شهید مدافع حرم ابوالفضل نیکزاد متولد سال 63 و آخرین فرزند خانواده بود که 24 خرداد ماه سال جاری مصادف با هفتمین روز از ماه مبارک رمضان برای دفاع از حرم عقیله بنی‌هاشم، داوطلبانه به سوریه اعزام و چهارشنبه 23 تیرماه، بر اثر اصابت گلوله تک‌تیراندازهای داعش، به شهادت رسید. از شهید نیکزاد یک پسر ۲.۵ ساله به اسم «علی» به یادگار مانده است.




موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۵ ، ۲۱:۰۵
حسین کازرونی

پیکر پاک شهید مدافع حرم حسینعلی پورابراهیمی درگاه صبح دوشنبه بیست‌وچهارم خرداد با حضور رزمندگان دوران دفاع مقدس، خانواده های شهدا، اقشار مختلف مردم گیلان از سپاه پاسداران رشت به مقصد گلزار شهدا تشییع و به خاک سپرده شد. شهید مدافع حرم حسینعلی پورابراهیمی درگاه در حین عملیات مستشاری در حمله تروریست‌ها به جنوب حلب در سوریه، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.











موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۴۴
حسین کازرونی

حضور زنان محجبه در دفاع مقدس+hijab+hejab+حجاب در ایران

می گفت نمی شود؛ اصلا امکان ندارد.
حجاب و ورزش؟!حجاب و کوهنوردی؟!
حجاب و فعالیت؟!... نه شدنی نیست!


اما وقتی فرشته ای عکس خرمشهر را در چشمانش قاب گرفت
دید می شود؛ با «حجاب» جنگ هم می شود!




حضور زنان محجبه در دفاع مقدس+hijab+hejab+حجاب در ایران








منبع : حجاب و عفاف



موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۳۷
حسین کازرونی


خبرگزاری فارس:

اجلاس جهانی زنان و بیداری اسلامی با حضور بیش از 1300 زن فعال در عرصه بیداری اسلامی از 85 کشور جهان در تاریی 1391/4/20 در سالن همایش های برج میلاد برگزار شد.



این عکس را از آرشیو خبرگزاری فارس در سال 1391 پیدا کردم که در آن شیخ زکزاکی در کنار آیت الله جنتی در اجلاسیه ای با موضوع " زنان و بیداری اسلامی " نشسته اند









منبع : فارس



موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۲۹
حسین کازرونی

مراسم تحویل سال 1395 با حضور مردم تهران صبح یکشنبه اول فروردین 1395 در گلزار شهدای بهشت زهرا (س) تهران برگزار شد.














موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۵ ، ۱۱:۰۰
حسین کازرونی



از بزم طرب باده گساران همه رفتند
ما با که نشینیم که یاران همه رفتند

نه کوه کن دل شده ماند است و نه مجنون
از کوی جنون سلسله داران همه رفتند

ما با که نشینیم که یاران همه رفتند

زین شهر شهیدان تو با جامه گلگون
پاکیزه تر از ابر بهاران همه رفتند

ما با که نشینیم که یاران همه رفتند

چون گرد که از پی هر قافله ماند
ما مانده در این راه و سواران همه رفتند



از دست غمت آیینه داران همه رفتند
اندوه خوران سینه فکاران همه رفتند

ما با که نشینیم که یاران همه رفتند

زان طوطی طبع تو خموش است غزالی
کآینه دلان، نکته گزاران همه رفتند

ما با که نشینیم که یاران همه رفتند

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۲۴
حسین کازرونی

 

 
 
مراسم تجلیل از تلاش‌ها و مجاهدت‌های ابراهیم حاتمی‌کیا در سال‌های فعالیتش برای نمایش رشادت‌های شهدا در مقاطع مختلف و به بهانه جدیدترین ساخته این کارگردان «بادیگارد»‌ توسط خانواده‌های شهدای هسته‌ای و مدافع حرم شامگاه پنجشنبه ۲۹ بهمن در ایوان شمس برگزار شد.
 
حاتمی‌کیا در این مراسم گفت: من ۵۴ سال از خداوند عمر گرفته‌ام و همیشه سعی کرده‌ام با دلم نفس بکشم و زندگی کنم و آنچه را که احساس کرده‌ام درست است به هر نحوی شده بگویم و بابت اینکه ممکن است برای خودم دشمن بتراشم ، خجالت نکشم .
 
 
 
 
 
آرمیتا فرزند و شهره پیرانی همسر شهید رضایی‌نژاد در حاشیه برگزاری مراسم تجلیل خانواده‌ شهدا از ابراهیم حاتمی‌کیا
 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۴۵
حسین کازرونی



محبتشان را به راحتی به خانواده ابراز می کردند، خیلی راحت به پسرشان و به من ابراز محبت می کردند. مثلا خیلی راحت می گفتند که خیلی دوستت دارم یا همیشه به امیرعلی می گفتند الهی بابا قربونت بره، الهی بابا دورت بگرده.

وقتی ماموریت بودند و از آنجا تماس می گرفتند و با امیر علی صحبت میکردند شاید بیست تا بوس برای همدیگر میفرستادند. با امیرعلی خیلی رابطه گرمی برقرار کرده بودند و با هم تفنگ بازی و شمیر بازی و جنگ بازی میکردند و اینقدر جدی بازی میکردند که انگار واقعا جنگ شده و اینها دارند با هم می جنگند و
وقتی با امیرعلی بازی میکرد واقعا بچه میشد. و این موضوع خیلی در ذهن امیر علی باقی مانده و این خاطرات خیلی برایش شیرین و قشنگ است.


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۲۶
حسین کازرونی

 

 همسر شهید میثم نجفی

" او هم یک آدم معمولی بود. من بعضی اوقات لباس پوشیدن‌هایش را نمی‌پسندیدم. دوست نداشتم لباس‌هایی را که خیلی‌ها تن می‌کنند، بپوشد. گاهی اوقات درباره این موضوع، خیلی با او حرف می‌زدم و اما او این‌ها را دوست داشت. شاید هر کسی ظاهر او را می‌دید فکر نمی‌کرد روزی شهید شود.

شیطنت‌هایش را دوست داشتم. خیلی شلوغ بود و همیشه در منزل شعر و آواز می‌خواند.

یادم هست یکبار که می‌خواستم نماز بخوانم، گفتم:« چقدر سر و صدا می‌کنی! کمی آرام باش» چون شلوغ می‌کرد و تمرکز نداشتم. با خنده گفت: « زهره! روزی بیاید آنقدر خانه ساکت باشد که بگویی ای کاش سروصداهای میثم بود ». "

این‌ها را زهره نجفی همسر شهید مدافع حرم میثم نجفی می‌گوید.


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۵۰
حسین کازرونی







لباس فرم معلم‌ها در دوران طاغوت ، کت‌های بلند با شلوار بود .

زنگ‌های تفریح کت‌هاشون را در می‌‌آوردند و با بلوز آستین کوتاه وسط حیاط  ،  والیبال بازی می کردند .

مهدی کلاس چهارم بود . با دیدن این صحنه خیلی‌ ناراحت شد .

گفت :" چرا باید این قدر راحت ، مسائل اسلام را زیر پا بگذارند؟؟
مـی‌خـوام ادبـشان کنم . “



جواد دوید جلو و گفت : " می‌خوای چی‌ کار کنی؟
‌ نکنه دردسر بشه !

خندید و گفت :

" نه ، فقط می‌خوام مجبورشون کنم با چادر برند خونه “

مهدی چادر‌های نماز خانه را برداشت . رفت بالای پشت بام . آهسته پرید توی حیات .
کت‌های معلم هارا بدون این که متوجه شوند برداشت و جای آن چادر گذشت .

بعضی‌ معلم‌ها که نمیتوانستند با این وضع ‌‌ جلوی روستائیان از مدرسه بیرون روند مجبور شدند
چادرها  را  سر کنند و به خانه روند .



شهید مهدی کازرونی


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۴ ، ۰۷:۵۸
حسین کازرونی


تشییع ۹۴ شهید گمنام و یک شهید مدافع حرم در استان فارس‎




موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۴ ، ۱۹:۲۵
حسین کازرونی

همسر شهید داریوش رضایی نژاد عکسی دیده نشده از آرمیتا در کنار شهید رکن آبادی را منتشر کرد و نوشت:

همسر شهید داریوش رضایی نژاد عکسی دیده نشده از آرمیتا در کنار شهید رکن آبادی را منتشر کرد و نوشت:

" آرمیتا در بغل شهید رکن آبادی سفیر سابق ایران در لبنان که در فاجعه منا به شهادت رسیدند. عکس متعلق به زمان برگزاری اجلاس غیرمتعهدها در تهران است. دیشب یکی از دوستان به صورت اتفاقی با این عکس برخوردن و برای من فرستادن. روحشون شاد یادشون گرامی."

 

همسر شهید رضایی نژاد عکسی دیده نشده از آرمیتا در کنار شهید رکن آبادی را منتشر کرد و نوشت:   

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۴ ، ۱۸:۵۵
حسین کازرونی


رفته بود تهران درس بخواند. سال آخر دبیرستان، دوستش از یک کوچه می رفته مدرسه و علی از کوچه ای دیگر.

دوستش به او می گفته: چرا از آنجا می روی؟ بیا از این کوچه برویم؛ پر از دختر است!

علی می گفته: «شما می خواهی بروی، برو. به سلامت. من نمی آیم.»


*******


امام صادق(ع):

هرکس برای خداوند چشم چرانی را ترک کند نه برای غیر خدا، خداوند ایمانی به او عطا می فرماید که شخص مزه آن را درک کند.


منبع: یادگاران11، کتاب صیاد شیرازی، ص8


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۴ ، ۱۸:۱۲
حسین کازرونی

   بعضی وقتها که دل چادرم از اینهمه طعنه و تهمت می شکند ...  بر می دارمش با هم می رویم گلزار شهدا  چند تا وصیت نامه هم برایش می خوانم  حرفهای قشنگشان را برایش تکرار می کنم  دل دو تایمان باز می شود ...  عاشق تر از همیشه بر می گردیم خانه...  فقط کاش قسمتم بشود ببرمش مدینه  تا داستان مظلومیت بی بی را با چادر خاکی برایش تعریف کنم...     به نقل از : حریم
 

بعضی وقتها که دل چادرم از اینهمه طعنه و تهمت می شکند ...

بر می دارمش با هم می رویم گلزار شهدا

چند تا وصیت نامه هم برایش می خوانم

حرفهای قشنگشان را برایش تکرار می کنم

دل دو تایمان باز می شود ...

عاشق تر از همیشه بر می گردیم خانه...

فقط کاش قسمتم بشود ببرمش مدینه

تا داستان مظلومیت بی بی را با چادر خاکی برایش تعریف کنم...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۴ ، ۲۳:۱۲
حسین کازرونی




خاطره ای از مادر شهید احمد کشوری :

کلاس دوم راهنمایى که بود، مجلات عکس مبتذل چاپ مى کردند. در آرایشگاه، فروشگاه و حتى مغازه ها این عکس ها را روى در و دیوار نصب مى کردند و احمد هر جا این عکس ها را مى دید پاره مى کرد.

صاحب مغازه یا فروشگاه مى آمد و شکایت احمد را براى ما مى آورد. پدر احمد، رئیس پاسگاه بود و کسى به حرمت پدرش به احمد چیزى نمى گفت.

من لبخند مى زدم. چون با کارى که احمد انجام مى داد، موافق بودم. یک مجله اى با عکس هاى مبتذل چاپ شده بود که احمد آنها را از هر کیوسک روزنامه اى مى خرید. پول توجیبى هایش را جمع مى کرد.

هر بار ۲۰ تا مجله از چند روزنامه فروش مى خرید وقتى مى آورد در دست هایش جا نمى شد. توى باغچه مى انداخت نفت مى ریخت و همه را آتش مى زد.

مى گفتم: چرا این کار را مى کنى؟

مى گفت : این عکس ها ذهن جوانان را خراب مى کند .




موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۴ ، ۲۰:۳۷
حسین کازرونی


خانم خودش را می زند به نشنیدن
آن مردک می گوید:آی خانم مگر باتو نیستم حجابت را بردار.زن امتناع می کند آن ملعون دست می برد وچادر زن را پاره می کند .باخنده ای می گوید این طوری بهتر شد.آن زن هم می گوید توچادر مرا پاره کردی خدا شکمت را پاره کند.!!!!

هنوز چند قدم آن طرف تر نرفته بودند که اتومبیلی به تیر برقی برخورد می کند و تیر برق می افتد بر روی شکم آن قزاق وقتی رفتند بالای سرش دیدن شکمش با اثر اصابت تیر برق پاره شده.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۳۷
حسین کازرونی